زیبایی چیست؟

modavar 1401/10/26

زیبایی چیست؟

زیبایی چیست؟ یکی از مباحث مهم و مورد نیاز در طراحی فضا، رسیدن به مفهوم زیبایی شناسی است که تعاریف متعددی تاکنون برای این مفهوم بیان شده است که مدآوری در این مقاله به آن می پردازد.

زیبایی‌شناسی (به انگلیسی: Aesthetics) شاخه‌ای از فلسفه است که موضوع آن ماهیت زیبایی و ذوق، همچنین فلسفه هنر (حوزهٔ فلسفهٔ خاص خود را دارد که از زیبایی‌شناسی بیرون می‌آید) است. همچنین زیبایی‌شناسی قابلیتی است برای درکِ بهترِ ادراکات و همچنین پدیده‌های سخت مانند تندیس و پدیده‌های نرم مانند موسیقی که باعث تغییر در روحیه و نگرش فرد می‌شود.

اما خود همین تعریفِ زیبایی با گره خوردن به مفاهیم دیگری همچون حقیقت، عشق، زندگی، مرگ، خدا، انسان، گناه و معصیت و حتی موضوعاتی چون سیاست، فضا و غیره دامنهٔ گسترده‌ای پیدا کرده‌است. درواقع خود تعریفی که از زیبایی ارائه می‌شود می‌تواند دامنهٔ بحث را بسیار وسیع یا بسیار محدود کند.

به علاوه برخی سعی کرده‌اند زیبایی را در یک موضوع عینی به خصوص جستجو کنند: مثلاً در انواع مختلف هنر، در انسان، اشیاء، طبیعت و چیزهای دیگر. نخستین بار الکساندر گوتلیب بومگارتن در کتابی با عنوان Esthetique یا به فارسی زیبایی‌شناسی از این عبارت استفاده کرد. اما پیشینه بحث در این مورد به اندازه تاریخ فلسفه است.

چیست 5

زیبایی چیست؟ در واقع زیبایی شناسی پدیده ای کاملاً حسی است که تنها انسان به عنوان اشرف مخلوقات و دارای قوه تعقل، قادر به درک آن می باشد. زمانی که فعالیت معماری معطوف به طبیعت و مناظر طبیعی می شود و در قالب علم معماری منظر نمود پیدا می کند، اصول زیبایی شناسی طبیعی که رابطه حسی و عاطفی با زیبایی ها و جلوه های طبیعی را بیان می کند به آن راه پیدا کرده و در سنجش آن مؤثر خواهد بود.

بنابراین در کاربرد اصول علم زیبایی شناسی در طراحی منظر باید اصول زیبایی شناسی معماری و طبیعی را به صورت توأم به کار برد. از آنجا که قوی ترین حس انسان برای درک زیبایی طبیعت، حس بینایی می باشد، ارزیابی کیفیت بصری به عنوان نقطه عطف علم زیبایی شناسی در طبیعت شناخته شده است.

در جهان، اصول و روش های متفاوتی برای ارزیابی زیبایی شناسی و کیفیت بصری در طراحی طبیعت استفاده شده است، اما در این مقاله سعی گردیده است که به بیان مهمترین اصول زیبایی شناسی در طراحی طبیعت پرداخته شود که عبارتند از: سادگی، تنوع، توازن، تاکید، توالی، مقیاس.

یکی از موارد استعمال شایع هنر؛ اینست که از امر بیرونی و مادی اعم از اینکه یک محصول هنری ایستا و یا یک امر پویا باشد به هنر تعبیر می شود، تابلوی نقاشی یک نقاش، نفس آواز خوش یک خواننده و … همان هنر اوست. البته همیشه این امر بیرونی، جزئی و خاص نیست بلکه در یک کلیت محدود نیز می توان این گونه اطلاق را فراوان یافت مثل «هنر ایرانی» که به مجموعه پدیده ها و آثار هنری مردم ایران زمین دلالت دارد؛ هنر رومی، هنر سنتی و کلاسیک و امثال ذالک، غالبا از قماش همین اطلاقند.

چیست 3

هدف زیبایی‌شناسی

هدف زیبایی‌شناسی توضیح چیستی زیبایی و نحوهٔ درک ما از آن و نیز تحلیل سطوح و گونه‌های آن است. همچنین شاید توصیه برای زیباسازی هم بتواند جزء مباحث آن قلمداد شود (هنجاری). در فرهنگ اصطلاحات فنی و نقادانه فلسفی، زیبایی‌شناسی به دو معنا تعریف شده‌است:

  • هرآنچه به زیبایی مرتبط است و منش زیبایی را تعریف می‌کند.
  • علمی که موضوعش داوری و ارائه حکم باشد دربارهٔ تفاوت میان زیبا و زشت.
  • هنر محض عبارت است از خلق زیبایی یا توانایی خلق زیبایی و هنرمند کسی است که بالفعل می تواند گونه ای از زیبایی را ایجاد کند.

تعاریف متفاوت از زیبایی از نظر صاحب‌نظران

  • باومگارتن می گوید: عالی ترین تحقق زیبایی در طبیعت است و تقلید از طبیعت بالاترین هنر است.
  • مندلسن گرچه زیبایی را چیز دیگری می داند باز هنر را به زیبایی ارجاع داده است.
  • و نیکل مان: قانون و مقصد هر هنر چیزی جز زیبائی نیست.
  • باتو: هنر تقلید زیبایی طبیعت است.

  • زولستر اساسا آنچه که متضمن «خوب» است را زیبا می داند و هدف تمام ابناء آدم را خوبی حیات اجتماعی می داند. البته زیبایی شناسانی که زیبایی را همان خوبی اخلاقی می دانند بسیار نیستند، و نیکل مان لسینگ و گوته هر یک تمایزی تام و تمام میان این حقیقت قایل بوده اند.
  • در این میان شافتس بری نظری را ابراز داشته که جالب توجه است، او می گوید: آنچه زیباست، موزون و متناسب است و چنین چیزی حقیقی و دلپذیر و خوب است. در نظر وی خداوند اصل زیبایی است و زیبایی و خوبی از یک منشاءاند، به عقیده وی زیبایی و خوبی دو چیز مجزّا هستند ولی بار دیگر با «خوبی» در می آمیزد و به صورت چیز غیر قابل قسمت در می‌آید.
  • هاچس نیز نکته جالبی را تذکار داده است، جان کلام وی را چنین می توان قبض نمود: در شناخت زیبایی (در موارد خاص) غریزه اخلاقی راهنمای ما بوده و گاه میان این دو مخالفت و عدم هماهنگی بوجود می آید لذا است که زیبایی و خوبی همواره هماهنگ نبوده شاید هم مخالف باشند.
  • فیلسوف انتقادی آلمانی کانت، بجز عقل عملی و عقل مجرد قوه ای را در درون آدمی معتقد است که موجب تصدیقاتی می شود و این تصدیقات مولّد لذتی هستند بدون اشتیاق و رغبت. به گمان وی همین قوه است که در آدمی احساس زیبایی را بوجود می آورد.
  • هگل را نیز عقیده ای جالب توجه است: خداوند خود را بدو طریق در هستی نشان داده است یک در عالم عین (طبیعت) و دیگری در عالم ذهن (روح) و زیبایی حقیقی همان روح است، گرچه می تواند از راه ماده هم خود را به ما بنمایاند، تجلی آن امر روحانی در امر مادی که صرفا یک همانندی (Schein) است، زیبایی است و هنر همان ابزاری است برای بوجود آوردن نوعی بیان و درک متعمقانه نسبت به مسایل عالی انسانی.
  • هربارت می گوید (دقت کنید!): اساس زیبایی همان مبنای داوری نهادین ماست لذا امر عینی نمی تواند باشد و شالوده آن در ارتباط با تأثرات ما پدید می آید، روابط ویژه ای هستند که ما همان ها را زیبا می دانیم، آنگاه هنر عبارتست از یافتن همین روابط.
  • اراسموس داروین عموی همان داروین مشهور نیز در این باب سخنی دارد: «زیبا همان است که بنا به مفهوم ما، با آنچه دوست داریم متحد باشد.
  • چارلز داروین این را می افزاید که: «زیبایی، خاص انسان نیست پرندگان آشیانه خود را برای جفت می آرایند وگلها برای بقای نوع با عطر و زیبائی حشرات را به سوی خود می خوانند.
    تودهانتر: «زیبایی، گیرایی و جاذبیت نامحدود است و ابزار آن عقل و شور عشق است و از آنجا که منوط به «ذوق» است قابل تعریف نیست.
  • موزلی: «زیبایی در روان آدمی یافت می شود، طبیعت، ما را از آنچه مقدس و الهی است با خبر می سازد و هنر مظهر مرموز این امر مقدس است.

چیست 2

نتیجه گیری

تا اینجا آنچه گفته شد ذهن ما را به مسأله زیبایی معطوف داشت، اما چقدر خوب است که برای کاوش زیبایی پله به پله خودمان حرکت کنیم. مدآوری در عین حال که بهترین و با کیفیت بودن محصولات را مد نظر قرار داده و در عین حال زیبایی را نیز جزیی اهداف اصلی ما بوده از لباس های که می پوشید تا محل زندگی خود را با طرح و رنگ های خاص، زیبا و شیک کنید.

بدون دیدگاه
اشتراک گذاری
اشتراک‌گذاری
با استفاده از روش‌های زیر می‌توانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.